روزی فلکم پیش در از بابافغانی شیرازی غزل 191

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

روزی فلکم پیش در او نرسانید

1 روزی فلکم پیش در او نرسانید بختم بقبول نظر او نرسانید

2 عشقم تن چون موی بروز سیه افگند یکبار در آغوش و بر او نرسانید

3 زانم چه که بر اوج رسد اختر طالع بر حال بدم چون اثر او نرسانید

4 آخر دهن آلوده شد از صحبت عاشق لب گر چه بخون جگر او نرسانید

5 عاشق بچه مشغول شود پیش که دارد دستی که به طرف کمر او نرسانید

6 چون دست بر آن تازه چمن یافت فغانی آزار بگلبرگ تر او نرسانید

عکس نوشته
کامنت
comment