-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نکنی صید یقینی به گمانی که تو راست همت ما نکشد سست کمانی که تو راست
2 نیستی دشمن و اندیشه دشمن داری گرگ را صید تو کرده است شبانی که تو راست
3 خاک و افلاک ز یک سلسله برخاستهاند پود خورشید بود تار کمانی که تو راست
4 خصمی خستهدلان شیشه به خارا زدن است تیر را نرم کند سخت نشانی که تو راست
5 خورد خون من و بیدردنوازی آموخت چون نتازد نگه قاعدهدانی که تو راست
6 گلت از خون من سادهضمیر است بهار مینماید ز جبین راز نهانی که تو راست
7 سفر طول امل خضر سبک پی چه کند بلد راه تو بس خواب گرانی که تو راست
8 حیرت آیین شده زین خوش غزل صایب اسیر بلبل باغ گل از ناله فشانی که تو راست