-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک لحظه مرا بی رخت آرام نباشد دل را بجز از لعل لبت کام نباشد
2 هیهات که من با تو توانم که نشینم چون سوی توام زهره پیغام نباشد
3 در صحبت ما زاهد افسرده نگنجد در مجلس دلسوختگان خام نباشد
4 سرو از چه جهت خوانمت ایسرور خوبان چون سرو سمن ساق و گل اندام نباشد
5 از بهر گرفتاری مرغ دل عشاق حقا که چو زلف سیهت دام نباشد
6 با دام فدای تو دل و جان که بجوئی چون نرگس پر خواب تو با دام نباشد
7 از ظلمت خط تاب جمالت نشود کم نقصان مه از تیرگی شام نباشد
8 هر مرغ دلی کو بپرد از قفس تن جز در خم زلف تواش آرام نباشد
9 آنکو چو حسین از غم عشق تو خرابست او را سر ناموس و غم نام نباشد