-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جفا مکن که دگر آن جفا نمی گنجد چنان شدم که بدل ماجرا نمی گنجد
2 هزار گونه جفا نقش بسته در دل تو چه شد که یکدو رقم از وفا نمی گنجد
3 مدار چشم سیه را بسرمه ی شوخی که در کرشمه ی این جز حیا نمی گنجد
4 خراب آن بدنم ای نهال روز افزون که همچو لاله و گل در قبا نمی گنجد
5 نگویمت که مکن گوش حرف بیگانه چو در دلت سخن آشنا نمی گنجد
6 درآمدی بدل و رستم از بلای جهان بهر کجا که تو باشی بلا نمی گنجد
7 بدرد عشق فغانی خسته را دل تنگ چنان پرست که یاد دوا نمی گنجد