- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به عجز کوش ز نشو و نما چه میجویی به خاک ریشهٔ توست از هوا چه میجویی
2 دل گداخته اکسیر بینیازیهاست گداز درد طلب، کیمیا چه میجویی
3 سراغ قافلهٔ عمر سخت ناپیداست ز رهگذار نفس نقش پا چه میجویی
4 به هر چه طرف کنندت رضا غنیمت دان زکارگاه فنا و بقا چه میجویی
5 به فکر خلق متن، هرزه سعی جهل مباش محیط ناشده زین موجها چه میجویی
6 محیط شرم بقدر عرق گهر دارد هنوز آب نهای از حیا چه میجویی
7 به دامگاه جسد پرفشانی انفاس اشارهایست کزین تنگنا چه میجویی
8 هزار سال ره اینجا نیاز یکقدم است زخود برآی زفکر رسا چه میجویی
9 زبان حیرت آیینه این نوا دارد که ای جنون زده خود را ز ما چه میجویی
10 به ذوق دل نفسی طوف خویش کن بیدل تو کعبه در بغلی جابجا چه میجویی