- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به حرف و صوت مگو کار دل تباه نگردد کجاست آینهای کز نفس سیاه نگردد
2 ز ما و من به ندامت مده عنان فضولی تأملی که نفس رفته رفته آه نگردد
3 گر انفعال خطا نگذرد ز جادهٔ عبرت بسر درآمده را پا کفیل راه نگردد
4 بقا کجاست که نازد کسی به هستی باطل به دعویای که تو داری نفس گواه نگردد
5 هزار لغزش مستیست پیش پای تعین سر بریده مگر از خم کلاه نگردد
6 به فکر هستی موهوم احتمال ندارد که سر به جیب فرو بردن تو چاه نگردد
7 تلاش دیگر و آزادگیست جوهر دیگر مژه اگر به تپش خون شود نگاه نگردد
8 دگر به سایهٔ دست حمایت که گریزم چو شمع بستن مژگان اگر پناه نگردد
9 ز فوت فرصت دامنفشان به پیش که نالم که عمر رفته به فریادکس ز راه نگردد
10 دل از غبار حوادث میفشرید به تنگی که هاله یکدو نفس بیش گرد ماه نگردد
11 به کر و فر مفریبید طبع بیدل ما را دماغ فقر حریف صداع جاه نگردد