- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دانی چه بود عمر گران مایه دمی چند این عیش و نشاطش به حقیقت المی چند
2 ای آن که تو را نیست یقین قصه دوزخ از کوی خرابات برون نه قدمی چند
3 شعرم همه گنج گهر اما بر خوبان دردا که مقابل نبود با درمی چند
4 خون خواهی خویش از که کند روز قیامت این دل که بود زخمی تیغ ستمی چند
5 گه صفر دهان تو و گه موی میانت نگذاشت بقایی ز وجود و عدمی چند
6 باید ز غم عشق کند چاره ی هر غم هر کس چو (سحابست) گرفتار غمی چند