- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زبیدادت ننالد چون دل من؟ که هر دم می کنی در خون دل من
2 ندانستی دلم را قدر و بسیار بجوئی و نیابی چون دل من
3 تومعشوقی سزد شادان دل تو منم عاشق سزد محزون دل من
4 تو ساغر می کشی با غیر و غافل که حسرت می کشد در خون دل من
5 چه ساغرهای حسرت زد شب هجر بیاد آن لب میگون دل من
6 مروت نیست ورنه برقی از آه زدی در خرمن گردون دل من
7 دلم آمد بتنگ از سینه ای کاش فتد زین کنج غم بیرون دل من
8 طبیب آن باده ام در ده که سازد بیک پیمانه دیگرگون دل من