ما را همه شب نمی‌برد خواب از سعدی شیرازی غزل 26

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

ما را همه شب نمی‌برد خواب

1 ما را همه شب نمی‌برد خواب ای خفته روزگار دریاب

2 در بادیه تشنگان بمردند وز حله به کوفه می‌رود آب

3 ای سخت کمان سست پیمان این بود وفای عهد اصحاب

4 خار است به زیر پهلوانم بی روی تو خوابگاه سنجاب

5 ای دیده عاشقان به رویت چون روی مجاوران به محراب

6 من تن به قضای عشق دادم پیرانه سر آمدم به کُتّاب

7 زهر از کف دست نازنینان در حلق چنان رود که جُلّاب

8 دیوانه کوی خوبرویان دردش نکند جفای بواب

9 سعدی نتوان به هیچ کشتن اِلّا به فراق روی احباب

عکس نوشته
کامنت
comment