می‌کند در بیضه مرغ از از اسیر شهرستانی غزل 183

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

می‌کند در بیضه مرغ از یاد دام اندیشه تلخ

1 می‌کند در بیضه مرغ از یاد دام اندیشه تلخ گردد از شوق نگاهی شهد می در شیشه تلخ

2 می‌کند گاهی تغافل در کمین صید دل بار شیرین می‌دهد نخلی که دارد ریشه تلخ

3 با گل رعنا نماید شبنم یکدل دو رو عیش عاشق هست از معشوقه عاشق‌پیشه تلخ

عکس نوشته
کامنت
comment