1 میکند در بیضه مرغ از یاد دام اندیشه تلخ گردد از شوق نگاهی شهد می در شیشه تلخ
2 میکند گاهی تغافل در کمین صید دل بار شیرین میدهد نخلی که دارد ریشه تلخ
3 با گل رعنا نماید شبنم یکدل دو رو عیش عاشق هست از معشوقه عاشقپیشه تلخ
1 عشق نیرنگ تغافل با دل بیتاب ریخت همچو گرد سرمه از چشم غزالم خواب ریخت
2 از شکست خاطر ما عشق نقصانی نکرد گرد این ویرانه گل در دامن سیلاب ریخت
1 گر صدق کلامت ندهد بال یقین را پرواز تجرد که دهد روح امین را
2 از شرع تو هرکیش گدازد زخجالت چون موم که بر شعله زند نقش نگین را
1 در محبت از جنون امداد می خواهیم ما دام داریم از خدا صیاد می خواهیم ما
2 در تمنای تو ناز صد گلستان می کشیم خنده از گل جلوه از شمشاد می خواهیم ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به