میرزاده عشقی

میرزاده عشقی

میرزاده عشقی
میرزاده عشقی

مرا گر به جاوید؟ عمری از میرزاده عشقی مثنوی 1

مثنوی 1 ام از 117 مثنویات

مرا گر به جاوید؟ عمری دهند

1 مرا گر به جاوید؟ عمری دهند سپس بر سرم، تاج شاهی نهند

2 همانا شود، ز آن من کشوری در آید به فرمان من لشکری

3 یکی تخت زر، زیر پایم نهند به نیکوترین قصر، جایم دهند

4 دو صد دختر مهوش گلعذار بگردند دائم مرا در کنار

5 به عشرت گذارند، ایام من بنوشند بس باده بر نام من

6 همین گونه ام با همین دستگاه گذارند و بس بگذرد سال و ماه

7 همه مردم صاحب بخت و جاه به حسرت نمایند بر من نگاه

8 کسی گر بگوید، در آن گیر و دار به من: کای بهین طالع بخت یار؟!

9 تو کانقدر عیش و خوشی دیده ای سزد گر جهان را پسندیده ای

10 بدو گویم ایدر خوشی چیست؟ هیچ خوشی چیست جز ناخوشی، نیست هیچ

11 همین این همه برگ و ساز و طرب که بوده مرا دائما روز و شب

12 همین بارگاه و همین اقتدار همین وضع پاینده استوار

13 همین کامیابی هر روز و شب همین روز و شب، بانگ عیش و طرب

14 نیرزد به آن دم، که دل آرزو به چیزی نمود و نشد، زآن او!

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرا گر به جاوید؟ عمری دهند

شاعر شعر مرا گر به جاوید؟ عمری دهند چه کسی است ؟

شاعر شعر مرا گر به جاوید؟ عمری دهند میرزاده عشقی می باشد.

شعر مرا گر به جاوید؟ عمری دهند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر مرا گر به جاوید؟ عمری دهند چیست ؟

قالب شعر مرا گر به جاوید؟ عمری دهند مثنوی است

مضمون اصلی شعر مرا گر به جاوید؟ عمری دهند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.