سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

هر چه خواهی کن که ما را با از سعدی شیرازی غزل 119

غزل 119 ام از 1930 غزلیات

هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست

1 هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست پنجه بر زورآوران انداختن فرهنگ نیست

2 در که خواهم بستن آن دل کز وصالت برکنم چون تو در عالم نباشد ور نه عالم تنگ نیست

3 شاهد ما را نه هر چشمی چنان بیند که هست صنع را آیینه‌ای باید که بر وی زنگ نیست

4 با زمانی دیگر انداز ای که پندم می‌دهی کاین زمانم گوش بر چنگست و دل در چنگ نیست

5 گر تو را کامی برآید دیر زود از وصل یار بعد از آن نامت به رسوایی برآید ننگ نیست

6 سست پیمانا چرا کردی خلاف عقل و رای صلح با دشمن اگر با دوستانت جنگ نیست

7 گر تو را آهنگ وصل ما نباشد گو مباش دوستان را جز به دیدار تو هیچ آهنگ نیست

8 ور به سنگ از صحبت خویشم برانی عاقبت خود دلت بر من ببخشاید که آخر سنگ نیست

9 سعدیا نامت به رندی در جهان افسانه شد از چه می‌ترسی دگر بعد از سیاهی رنگ نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست

شاعر شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست سعدی شیرازی می باشد.

شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست چیست ؟

قالب شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست غزل است

مضمون اصلی شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر