خوی آتش پیشه را تعلیم از اسیر شهرستانی غزل 813

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مکن

1 خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مکن جلوه را هم چون نگاه گرم هر جایی مکن

2 هستیم را آفت رشکی پریشان می کند هر سر موی مرا مجنون صحرایی مکن

3 خاطر ما از خیال رشک می گیرد غبار گرد جولان سرمه چشم تماشایی مکن

4 بیستون را شبنم اشکی به طوفان می دهد قطره ما را اسیر از گریه دریایی مکن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر