- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خم مکن در عرض حاجت تا توانی پشت دست اینقدرها برنمیدارد گرانی پشت دست
2 شوکت ملک و ملک تا اوج اقبال فلک جمله پامال است هرگه میفشانی پشت دست
3 تا کی از ترک کلاه آرایش اندیشیدنت معنیی دارد نه صورت آنچه خوانی پشت دست
4 عمرها شد انتظار ضعف پیری میکشم تا زنم ازپیکر خم برجوانی پشت دست
5 دعوی قدرت جهانی را زپا افکنده است پهلوانی، بر زمینگر میرسانی پشت دست
6 از بیاض چشم قربانی چه استغنا دمید کاین ورق افشاند برلفظ ومعانی پشت دست
7 سعی آزادی حریف دامگاه وهم نیست تاکجاگیرد عیار پرفشانی پشت دست
8 عهدهٔ کار ندامت بار دوشم کردهاند عمرها شد میگزم از ناتوانی پشت دست
9 قطع آثار ندامت نیست ممکن زین بساط حرص دندان دارد و دنیای فانی پشت دست
10 غیر استغنا علاج زحمت اسباب نیست پشت پاییگر نباشد، تا توانی پشت دست
11 ازکفم بیدل نمیدانم چهگل دامنکشید کز ندامتکردم آخر ارغوانی پشت دست