الهی تا به کی مرغ دل اندر دام کاکل‌ها از خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

الهی تا به کی مرغ دل اندر دام کاکل‌ها

1 الهی تا به کی مرغ دل اندر دام کاکل‌ها بود درمانده و پا بسته، ای حلال مشکل‌ها

2 اگر نه خامه مانی ز فیضت رشحه‌ریز آمد کجا یک قطره شبنم ریختی بر چهره گل‌ها

3 وگرنه بر گلستان پرتو حسنت زدی عکسی که در وی می‌شنیدی بانگ واویلای بلبل‌ها

4 به تقدیر ار نبودی دست تقدیر جهان‌آرا که را در خود بدی مشاطگی زلف سنبل‌ها

5 به یک جلوه ز روی ماه کنعنانی درافکندی ز شهرستان مغرب تا به مصر آواز غلغل‌ها

6 جمالی را که نه آرایش از عکس رخت گیرد چه سود از خط و خال و غازه و زیب و تجمل‌ها

7 به داد خالد بیچاره درمانده رس یا رب که دارد قلزم جودت بسی چون او به ساحل‌ها

8 به یک جنبش ز برق لامع نور قدیم جود به لطفش وارهان از گردش دور تسلسل‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment