جز روی تو کافروخته از ملک‌الشعرا بهار غزل 285

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

جز روی تو کافروخته گردد ز می ناب

1 جز روی تو کافروخته گردد ز می ناب آتش که شنیده ‌است که روشن شود از آب

2 شنگرف دو رخسار تو آمیخته با سیم سیم تو ز دو دیده‌ام انگیخته سیماب

3 سیماب اگرم بارد به رخ عجبی نیست سیماب روان شیفته باشد به زر ناب

4 دو چشم و جبین تو در آن زلف چه باشد؟ دو نرگس نو ساخته اندر شب مهتاب

5 گربوسه به من بخشی دانی به چه ماند؟ مرغی که گه کشتن‌، قاتل دهدش آب

6 ز اندوه شبانگاهی خود با تو چه گویم شب خفته چه داند اثر دیده ی بی‌خواب

7 در دامنت آویزم تا مردم گویند آوبخته بر سرو یکی شاخک لبلاب

8 تا خط ندمیده است رفیقان را دل‌جوی تا نقدی باقی است فقیران را دریاب

9 بیم است که خط جوش زند گرد عذارت و اندیشهٔ او نیش زند بر دل اصحاب

10 عناب لبت بی‌مزه گردد ز خط سبز اینست‌، بلی خاصیت سبزهٔ عناب

عکس نوشته
کامنت
comment