- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عارت آمد که دمی قصهٔ ما گوش کنی؟ قصهٔ غصه این بیسر و پا گوش کنی؟
2 پادشاهی تو، ازین عیب نباشد که دمی حال درویش بپرسی و دعا گوش کنی
3 چه زیان دارد؟ اگر بیسر و پایی روزی عرضه دارد سخنی وز سر پا گوش کنی
4 گوش بر قول حسودان مکن، ای رانه رواست که صوابی بگذاری و خطا گوش کنی
5 با تو از راستی قد تو میباید گفت کان چه از صدق بگویم به صفا گوش کنی
6 خلق گویند که: با او سخن خویش بگوی من گرفتم که بگویم، تو کجا گوش کنی؟
7 به خدا، گر بودت هیچ زیان گر نفسی قصهٔ اوحدی از بهر خدا گوش کنی