- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذشت بسکه گلگون کوهکن را در نظر رنگین گذشت
2 نقل شیرینی ز خسرو ماند آخر یادگار جان شیرین داده نتوانست از شیرین گذشت
3 شد شفق زاری که سامان گلستان پاک سوخت صبحدم گلناریت در خاطر غمگین گذشت
4 غنچه محجوب او دیدم دلم آمد به یاد مصرعی در پرده خواندم بر لبش تحسین گذشت
5 خنده هر گل جدا صبحی به بار آورده است از چمن دانسته نتوان با دل غمگین گذشت
6 چون گهر شبنم به درج غنچه پنهان شد ز شرم گفتگوی تازه ای زان خنده رنگین گذشت
7 خوش بهاری بود بزم از قصه رنگین عشق جای سرو و گل حدیث خسرو و شیرین گذشت
8 می گدازم گر خیالت در دل کس بگذرد راست می پرسی نیاید از اسیرت این گذشت