بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش از بیدل دهلوی غزل 761

غزل 761 ام از 2828 غزلیات

درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست

1 درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست گریأس نوحه سربکند بلبلیش نیست

2 آن ساز فتنه‌ای‌که تو محشر شنیده‌ای زیر و بم توگر نبود غلغلیش نیست

3 دیدیم حسن ساختهٔ اعتبار جاه هرگاه بی‌نطاقه شود کاکلیش نیست

4 یارب به حال مفلسی خواجه رحم‌کن بیچاره خربه عرض چه نازد جلیش نیست

5 آزادگان ز فکر رعونت منزه‌اند باگردن آنکه ساز ندارد غلیش نیست

6 صیادی هوس‌، چقدر ننگ فطرت است شاهین حرص می‌پرد وچنگلیش نیست

7 بر انفعال‌، عشرت این بزم چیده‌اند تاشیشه‌سرنگون نشودقلقلیش‌نیست

8 تدبیر رستگاری جاوید، نیستی‌ست این بحرغیرکشتی واژون پلیش نیست

9 از قطره تا محیط وبال تعلق است بیدل خوش‌آنکه الفت جزووکلیش نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست

شاعر شعر درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست بیدل دهلوی می باشد.

شعر درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست چیست ؟

قالب شعر درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست غزل است

مضمون اصلی شعر درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر