-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دردا که دوست هیچ رعایت نمیکند مردیم از عتاب و عنایت نمیکند
2 قربان تیر دشمن بدکیش گشتهام این جور بین که دوست حمایت نمیکند
3 از دست هجر دیده غمدیده آنچه دید جز با خیال دوست حکایت نمیکند
4 جانم ز دفتر غم جانان به نزد خلق فصلی و باب هیچ روایت نمیکند
5 بییار در دیار دلم شحنه غمش کرد آنچه پادشاه ولایت نمیکند
6 دارم ز اشک و چهره بسی سیم و زر ولیک وجهی است اینکه کار کفایت نمیکند
7 از دست دشمن است همه ناله حسین ور نی ز جور دوست شکایت نمیکند