-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زندگی محروم تکرارست و بس چون شرر این جلوه یک بارست و بس
2 از عدم جویید صبح ای عاقلان عالمی اینجا شب تارست و بس
3 از ضعیفی بر رخ تصویر ما رنگ اگر گل میکند بارست و بس
4 غفلت ما پردهٔ بیگانگیست محرمان را غیر هم بارست و بس
5 کیست تا فهمد زبان عجز ما ناله اینجا نبض بیمارست و بس
6 نیست آفاق از دل سنگین تهی هرکجا رفتیم کهسارست و بس
7 از شکست شیشهٔ دلها مپرس ششجهت یک نیشتر زارست و بس
8 در تحیر لذت دیدار کو دیدهٔ آیینه بیدارست و بس
9 اختلاط خلق نبود بیگزند بزم صحبت حلقهٔ مارست و بس
10 چون حباب از شیخی زاهد مپرس این سر بیمغز دستارست و بس
11 ای سرت چون شعله پر باد غرور اینکه گردن میکشی، دارست و بس
12 بیدل از زندانیان الفتیم بوی گل را رنگ، دیوارست و بس