بسته بر فتراک و می‌پرسد که از وحشی بافقی غزل 68

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

بسته بر فتراک و می‌پرسد که صیاد تو کیست

1 بسته بر فتراک و می‌پرسد که صیاد تو کیست تیغ خون آلود خود دارد که جلاد تو کیست

2 ساختی کارم به یک پرسش که در کارت که بود سخت پرکاری نمی‌دانم که استاد تو کیست

3 لب کنی شیرین و پرسی کیست چون بینی مرا بنده‌ام یعنی نمی‌دانی که فرهاد تو کیست

4 گر عیاذبالله از رازی که می‌پوشم ز تو برفتد این بوده روزی ، مرد بیدار تو کیست

5 گر خروشان نیستی وحشی ز درد بی‌کسی چیست این فریاد و در کنج غم آباد تو کیست

عکس نوشته
کامنت
comment