- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خطت دمیدو هنوزت سری ز ناز گرانست که بر رخ تو خط بندگی ساده رخانست
2 فتاده سلسله بر پای دل درآن خم گیسو خوش آن دلی که دراین حلقهاش سری بمیانست
3 ز دست دوست دشمن نوازچون نخورم خون که نیست با من مسکین چنانکه بادگرانست
4 چوباد عمر گذشت و مرابخاک ره او هنوز دیدهٔ امید باز و دل نگرانست
5 چونقطه دایره محنتم محیط چو پرگار بدور من غم دوران مدام در دورانست
6 ز داغ هجر چنانم که گر بباغ جنانم بدیده هر سر برگیش بی تو نوک سنانست
7 کند کمان بکمین زه زهی سعادت صیدی که شوخ غمزه و ابروی اوش تیر و کمانست
8 رسید موسم اردی بهشت ساقی گلرخ بیار بادهٔ گل فام اگرچه خود رمضانست
9 گدای پیر مغان راز خسروی چه تفاخر که ملک و شوکت شانس بدیده شوکه نشانست
10 خدایرا مددی خضر راه وهادی اسرار دلیل راه شو اورا که او ز نو سفرانست