-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلا بی نقد جان راه سر کویش نپیمایی که نتوان رفت راه کعبه تا نبود توانایی
2 مرا جان بر لب و گفتی که می آیم دم دیگر چو خواهی آمدن باری چرا ایندم نمی آیی
3 دمی گفتی نیاسودم ز سودای پریرویان به داغ و درد اگر قانع شوی ای دل بیاسایی
4 نظر از روی او بر گل نکردی آفرین بادا که داری اینقدر در کار خود ای دیده بینایی
5 به بازار غم او نقد هستی رازدم آتش رسید آن شوخ و گفتا ای فغانی گرم سودایی