-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلا بر چشم تر نه آستین را چه می پوئی عبث روی زمین را
2 ز محراب دو ابروی تو پیداست که با خود کرده روی کفر و دین را
3 ز موی پوست تخت فقر بافند ملایک رشته حبل المتین را
4 بغیر از عجب از تحسین ندیدم بدل کردم بنفرین آفرین را
5 شکست ایام گوهرهای بیعیب که سازد سرمه چشم عیب بین را
6 زنه خرمن که دارد کشت افلاک نبینی بهره ور یک خوشه چین را
7 بحکاکی چه استادست چشمت کند از جنبش مژگان نگین را
8 دوات از کلک فکرم سر نه پیچد عجب ربطی است با دست آستین را
9 کلیم آن می که کوه غم ز دل برد نبرد از روی او چین جبین را