- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلا گداز که آیینه کرده سنگ تو را کدام صیقل ابرو زدوده زنگ تو را
2 تو کعبه در دل ما کافران چه می جویی گر آزری نتراشیده است سنگ تو را
3 کسی شکاری عشق تو را چه می داند نشانه دیگر و زخمی دگر خدنگ تو را
4 ز خار خار محبت دل تو را چه خبر که گل به جیب نگنجد قبای تنگ تو را
5 به هرکسی نظر از شیوه دگر داری کسی درست نفهمیده ریو و رنگ تو را
6 به نغمه دگرم زنده ساز ای مطرب چه معجزست که در پرده نیست چنگ تو را
7 تو حرف تلخ فروشی و من شکرنوشم که چاشنی هزار آشتی است جنگ تو را
8 تو از نسیم «نظیری » به شور می آیی چو گل نهان نتوان کرد بوی و رنگ تو را