1 دلی به خاک ره انتظار می بندد ز گرد خویش چمن را نگار می بندد
2 کلید باغ دل میکشان نسیم گل است طلسم توبه به نام بهار می بندد
1 سرمه حیرتش اکسیر نگاه است مرا سایه گل به نظر چشم سیاه است مرا
2 بسکه گشتم به چمن محو خرام تو چو آب سبزه هر لب جو طرف کلاه است مرا
1 گر یار در دل است عبث آرزو چرا گر دیده محو اوست دگر جستجو چرا
2 ساقی پراست میکده دل ز بحرها الفت شکار شیشه و جام و سبو چرا
1 نفریبد به خیال نگهت خواب مرا نبرد جلوه وصل تو به مهتاب مرا
2 بسته بر بازوی بیدار فلک خواب مرا کرده تعویذ سحر آه جگرتاب مرا