- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلبرا ما دل به چنگال بلا بسپردهایم رحم کن بر ما که بس جان خسته و دل مردهایم
2 ای بسا شب کز برای دیدن دیدار تو از سر کوی تو بر سر سنگ و سیلی خوردهایم
3 بندگی کردیم و دیدیم از تو ما پاداش خویش زرد رخساریم و از جورت به جان آزردهایم
4 ما عجب خواریم در چشم تو ای یار عزیز گویی از روم و خزر نزدت اسیر آوردهایم
5 از برای کشتن ما چند تازی اسب کین کز جفایت مرده و دل در غمت پروردهایم
6 تا تولا کردهایم از عاشقی در دوستیت چون سنایی از همه عالم تبرا کردهایم