- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل ز اوهام غبارآلودست زنگ آیینهٔ آتش، دودست
2 عمرها شدکه چو موجگهرم بال پرواز قفس فرسودست
3 طرف عجز غرور ست ابنجا سجدهها آینهٔ مسجودست
4 معنی شهرت عنقا دریاب شور معدومی ما موجودست
5 گر شوی محرم انجام طلب نقش پا آینهٔ مقصودست
6 غنچه گل کن که درین عبرتگاه خنده را چاک گریبان سودست
7 بر دل کس نخوری از دم سرد وعظ بیجا همهجا مردودست
8 زخم دل ضبط نفس میخواهد غنچه را بستن لب بهبودست
9 تشنه مردند، شهدان وفا آب شمشیر تو خونآلودست
10 بیدل از هستی موهوم مپرس ساز بنیاد نفس نابودست