-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
دوست گرامی آقای رضا سیمی این شعر را برای گنجور ارسال کردهاند که به گفتهٔ ایشان در کتابهای فارسی بچهها چاپ شده بوده و بزرگترها از آن خاطره دارند و طبق نقل ایشان شاعر آن خانم اعتصامی است. منتهی برای این انتساب هنوز مدرک معتبری پیدا نکردهایم. ,
2 گفت با جوجه مرغکی هشیار که ز پهلوی من مرو به کنار
3 گربه را بین که دم علم کرده گوشها تیز و پشت خم کرده
4 چشم خود تا به هم زنی بردت تا کله چرخ دادهای خوردت
5 جوجه گفتا که مادرم ترسوست به خیالش که گربه هم لولوست
6 گربه حیوان خوش خط وخالیست فکر آزارجوجه هرگز نیست
7 سه قدم دورتر شد از مادر آمدش آنچه گفته بود به سر
8 گربه ناگاه ازکمین برجست گلوی جوجه را به دندان خست
9 برگرفتش به چنگ و رفت چو باد مرغ بیچاره از پیش افتاد
10 گربه از پیش و مرغ از دنبال نالهها کرد زد بسی پر و بال
11 لیک چون گربه جوجه را بربود نالهٔ مادرش ندارد سود
12 گر تضرع کند وگر فریاد جوجه را گربه پس نخواهد داد