-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مردگان، کجایید؟ اینک مسیح زنده هر دم لبش حیاتی در مردهای دمنده
2 زنار او کمندی در حلق جان کشیده ناقوس او خروشی در آسمان فگنده
3 ای خاکیان رنجور، آمد طبیب دلها کز جانتان بشوید ترکیب آب گنده
4 رنج درون تن را تدبیر اوست کافی درد نهان دل را درمان او بسنده
5 کو عقل؟ تا بداند پیوند ابن و آبا کو دیده؟ تا ببیند جمع اله و بنده
6 چون اوحدی نگر تا: بر فقر خود نگریی تا نگریی نیاید بر ما مجال خنده
7 کان گنج را نیابی جز در سرای ویران و آن شاه را نبینی جز در قبای ژنده