شب و روز آن از جلال الدین محمد مولوی غزل 2851

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

شب و روز آن نکوتر که به پیش یار باشی

1 شب و روز آن نکوتر که به پیش یار باشی به میان سرو و سوسن گل خوش عذار باشی

2 به طرب هزار چندان که بوند عیش مندان به میان باغ خندان مثل انار باشی

3 نشوی چو خارهایی که خلند دست و پا را به مثال نیشکرها که شکرنثار باشی

4 به مثال آفتابی که شهیر شد به بخشش به میان پاکبازان به عطا مشار باشی

5 هله بس که تا شهنشه بگشاید و بگوید چو خمش کنی نگویی و در انتظار باشی

عکس نوشته
کامنت
comment