سحرگاه از ادیب الممالک فراهانی دیوان اشعار 10

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

سحرگاه چون اختر اورمزد

1 سحرگاه چون اختر اورمزد برون آمد از شبروی همچو دزد

2 خور افتاد چون عابدی زرد چهر پی سجده در خانقاه سپهر

3 زمانه بر اندام سیارگان بپوشید دیبای بازارگان

4 شه شرق ار که بر آهیخت تیغ ستاره فروشد به تاریک میغ

5 به رخت نبرد اندر آمد گروه خروشان چو دریا و جوشان چو کوه

6 دلیران به مردانگی تاختند به قصد عدو تیغ کین آختند

7 یکی سفله پست بدگوهری سخن چین و بدبخت و شوم اختری

8 که فیض اللهش نام منحوس بود ز بانو در این عرصه جاسوس بود

9 چو دانست اوضاع دوشینه را بینباشت زین داستان سینه را

10 شتابان در قلعه آمد چو باد ندا زد که ای بانوی کج نهاد

عکس نوشته
کامنت
comment