1 درویش که اخلاق الهی دارد در ملک وجود پادشاهی دارد
2 چون قدرت او ز ماه تا ماهی است دانستن چیزها کماهی دارد
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 به جائی رسید عشق که بر جای جان نشست سلامت کرانه کرد، خود اندر میان نشست
2 برآمد سپاه عشق به میدان دل گذشت درآمد خیال دوست در ایوان جان نشست
1 از کف ایام امان کس نیافت وز روش دهر زمان کس نیافت
2 شام و سحر هست رصددار عمر زین دو رصد خط امان کس نیافت
1 زخم زمانه را در مرهم پدید نیست دارو بر آستانهٔ عالم پدید نیست
2 در زیر آبنوس شب و روز هیچ دل شمشادوار تازه و خرم پدید نیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به