ای مدد تیره شب از موی از اوحدی مراغه‌ای غزل 677

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

ای مدد تیره شب از موی تو

1 ای مدد تیره شب از موی تو روز مرا روشنی از روی تو

2 بر سر آنم که: شوم یک سحر خاک نسیمی که دهد بوی تو

3 خاک شوم، تا مگر آرد مرا باد محبت به سر کوی تو

4 باز به گوش تو رساند مگر قصهٔ ما حاجب ابروی تو

5 برمکن از من به جفا دل، که من برنکنم خیمه ز پهلوی تو

6 قیمت وصل تو که داند که: چیست؟ هر دو جهان می‌نه و یک موی تو

7 زلف تو در حلق دل اوحدیست چون نکشد خاطر او سوی تو؟

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر