دنیی از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 24

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

دنیی ارچه ز حرص دلبر تست

1 دنیی ارچه ز حرص دلبر تست دست زی او مبر که مادرِِ تست

2 گر نه‌ای گبر پس به خوش سخنیش مادرِ تست چون کنی به زنیش

3 همچو قرعه برای فالش دار گه بیندازش و گهی بردار

4 گرچه گزدم ز نیش بگزاید دارویی را همت به کار آید

5 مار اگرچه به خاصیت بدخوست پاسبانِ درخت صندل اوست

6 چون ز بانگ سگان شوی دلتنگ سنگ برگیر و ده سگان را سنگ

7 وآن سگی را که کرد پای افگار نان بی‌سوزنش مده زنهار

8 مورکی را اگر بیازاری چیره گردی به ظلم و خون‌خواری

9 از پی رستن از سرای خسان حیله کن لیک بد به کس مرسان

10 با خسان خود نشست و خاست مکن قطع کردن ز خس رواست مکن

11 پس اگر ناگهی درافتادی سازگاری بهست و دل شادی

12 باش بر دست راست همچو بهشت دوزخ از دست چپ شناس و کنشت

13 باز بر دست راست رَو چونان بافر و دست دست دستان مان

14 راست بر دست راست رَو رستی ورنه کج رَو چو عهد بشکستی

15 من ندیدم سلامتی ز خسان گر تو دیدی سلام من برسان

16 چون ترا گشت نوش وحدت بیش بده آن نوش را به حدّت نیش

عکس نوشته
کامنت
comment