- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دگر گفت کای نوجوان برهمن بپرسم یکی داستان کهن
2 شنیدی همه خانه سال خورد درستی فتاده همه زرد زرد
3 ده ودو دریچه در این کنگره از این در بدان در درش در شده
4 ازین در بدان در دواند درست نگردد زتک دایما هیچ سست
5 نه راه برون دارد از پنجره گهی برقرارست و گه بر دره
6 بدان سان که باشد همی سال وماه که پوید نیاساید ازتیر راه