داد محمود آن از عطار نیشابوری الهی نامه 3231

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

داد محمود آن یکی را مال خویش

1 داد محمود آن یکی را مال خویش کرد او را سرور عمال خویش

2 رفت مرد و مال او جمله بخورد بعد از آن در گوشهٔ بنشست فرد

3 شاه چون از کار او آگاه شد گفت تا برخاست پیش شاه شد

4 شاه گفت ای بی خبر از حال من از چه خوردی تو پلید این مال من

5 گفت بر پشتی آن خوردم که شاه مال دارد بی قیاس اینجایگاه

6 من ندارم هیچ تو داری بسی نیستی چون من تو محتاج کسی

7 چون بدان محتاج بودم خورده شد کار بر پشتی فضلت کرده شد

8 گر ببخشی میتوانی من کیم ور بگیری هم تو دانی من کیم

9 شاه را دل خوش شد از گفتار او عفو کرد ودر گذشت از کار او

10 حجت دین گر سجل میبایدت رحمتی دایم ز دل میبایدت

11 کم نهٔ آخر ز فرعون لعین رحمتش بر زیردستان می ببین

عکس نوشته
کامنت
comment