1 پدر داده بودش گه کودکی به آذار طوس آن حکیم ذکی
2 به مرگ خداوندش آذار طوس تبه کرد مر خویشتن بر فسوس
1 ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ
1 بایسته یمین دول آن قاعدۀ ملک شایسته امین ملل آن خسرو دنیا
1 گر نه مشکست از چه معنی شد سر زلفین یار ؟ مشکبوی و مشکرنگ و مشکسای و مشکبار
2 ار دل ما را ببست او خود چرا در بند شد ؟ ور قرار ما ببرد او خود چرا شد بیقرار ؟