1 سرو از چمنت پای به زنجیر برآید آزادی ما تا چقدر دیر برآید
2 رنجش به گشایش مده آن دست و کمان را تیر تو چو مو از تن نخجیر برآید
3 جای اثر ساز وفا سینه خراشی است کز تار نفس ناله زنجیر برآید
1 آنچه از ما می کشد حیرانی ما روز و شب کی خجالت می کشد از دست سودا روز و شب
2 عکس او طفلانه با آیینه بازی می کند چون گرفت آرام در چشم و دل ما روز و شب
1 غمش باشد شراب بیغش ما تراود آب حیوان زآتش ما
2 شکست بال شد در دام صیاد نخستین تیر روی ترکش ما
1 چنان زخوی تو هر کس به هر دیار گریخت که دشت در صدف و بحر در غبار گریخت
2 به دیده دشت غزال رمیده می آید مگر ز وحشت مجنون بیقرار گریخت