بی روی تو گر گریه به اندازه‌ از بیدل دهلوی غزل 2205

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بی روی تو گر گریه به اندازه‌ کند چشم

1 بی روی تو گر گریه به اندازه‌ کند چشم بر هر مژه توفان دگر تازه ‌کند چشم

2 تا کس نشود محرم مخمور نگاهت دست مژه سد ره خمیازه‌کند چشم

3 باز آی که چون شمع به آن شعلهٔ دیدار داغ‌کهن خویش همان تازه‌کند چشم

4 این نسخهٔ حیرت که سواد مژه دارد بیش از ورقی نیست چه شیرازه ‌کند چشم

5 هم ظرفی دریا قفس وهم حبابست با دل چقدر دعوی اندازه‌کند چشم

6 چون آینه یک جلوه ازین خانه برون نیست از حیرت اگر حلقهٔ دروازه کند چشم

7 عالم همه زان طرز نگه سرمه غبارست یارب ز تغافل نفسی غازه ‌کند چشم

8 کو ساز نگاهی‌که بود قابل دیدار گیرم‌ که هزار آینه شیرازه ‌کند چشم

9 از حسرت دیدار قدح‌گیر وصالیم مخمور لقای تو ز خمیازه‌ کند چشم

10 بیدل چمن نازگلی خنده فروش است امید که زخم دل ما تازه ‌کند چشم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر