دیوانه تو بار محبت نمی از اسیر شهرستانی غزل 560

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

دیوانه تو بار محبت نمی کشد

1 دیوانه تو بار محبت نمی کشد آواره تو منت الفت نمی کشد

2 نی خار خار هستی و نی ذوق نیستی دارم دلی که منت حسرت نمی کشد

3 گفتن حکایتی و خموشی روایتی دردی است درد عشق که طاقت نمی کشد

4 عاشق که پی نبرد به بیگانگی اسیر وصلش به کام و کام به فرصت نمی کشد

عکس نوشته
کامنت
comment