- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هوس پروانه است اما به گرد دود میگردد نظر خوبست اما دل غبارآلود میگردد
2 ز کاوشهای مژگان تو پرخون دیدهای دارم که گر شویم به آب بحر خونآلود میگردد
3 دلم را کرده ذوقت خوش دگر نگذارم از دستش دهد تا باز ذوقی دست غم فرسود میگردد
4 تو گر برهم زنی سودای دل، نازی زیان داری مرا سرمایه دنیا و دین نابود میگردد
5 درین مدت غم هجران عبث بر خود پسندیدم ندانستم که از مرگم دلت خشنود میگردد
6 کس این بیاعتدالیهای حسنت را کجا گوید که عاشق پیشت از مهر و وفا مردود میگردد
7 به شفقت گاهگاهی سوی خود میخوان «نظیری » را جدایی دیده از وصلت تسلی زود میگردد