جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

کرانی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 239

غزل 239 ام از 6329 غزلیات

کرانی ندارد بیابان ما

1 کرانی ندارد بیابان ما قراری ندارد دل و جان ما

2 جهان در جهان نقش و صورت گرفت کدامست از این نقش‌ها آن ما

3 چو در ره ببینی بریده سری که غلطان رود سوی میدان ما

4 از او پرس از او پرس اسرار ما کز او بشنوی سر پنهان ما

5 چه بودی که یک گوش پیدا شدی حریف زبان‌های مرغان ما

6 چه بودی که یک مرغ پران شدی برو طوق سر سلیمان ما

7 چه گویم چه دانم که این داستان فزونست از حد و امکان ما

8 چگونه زنم دم که هر دم به دم پریشانترست این پریشان ما

9 چه کبکان و بازان ستان می‌پرند میان هوای کهستان ما

10 میان هوایی که هفتم هواست که بر اوج آنست ایوان ما

11 از این داستان بگذر از من مپرس که درهم شکستست دستان ما

12 صلاح الحق و دین نماید تو را جمال شهنشاه و سلطان ما

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کرانی ندارد بیابان ما

شاعر شعر کرانی ندارد بیابان ما چه کسی است ؟

شاعر شعر کرانی ندارد بیابان ما جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر کرانی ندارد بیابان ما در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر کرانی ندارد بیابان ما چیست ؟

قالب شعر کرانی ندارد بیابان ما غزل است

مضمون اصلی شعر کرانی ندارد بیابان ما چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر