- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تواند شد بلی در سیر ثانی که فی اللهست در طور معانی
2 چو رهرو مالک اوصاف هو شد ز هست خویشتن بگذشت او شد
3 ز بود خود که نابودست لا شد خدا شد مالک ملک خدا شد
4 دوئی بیکار شد حق جز یکی نیست بملک خود بود مالک شکی نیست
5 مر این اشکال از قید دوئی بود مر این تقیید از ما و توئی بود
6 چو اثنیت هم از ما بین برخاست منم گر ملک خود گوید بود راست