جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

همرنگ از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2577

غزل 2577 ام از 6329 غزلیات

همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی

1 همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی در کوی خرابات آ تا دردکشان بینی

2 درکش قدح سودا هل تا بشوی رسوا بربند دو چشم سر تا چشم نهان بینی

3 بگشای دو دست خود گر میل کنارستت بشکن بت خاکی را تا روی بتان بینی

4 از بهر عجوزی را تا چند کشی کابین وز بهر سه نان تا کی شمشیر و سنان بینی

5 نک ساقی بی‌جوری در مجلس او دوری در دور درآ بنشین تا کی دوران بینی

6 این جاست ربا نیکو جانی ده و صد بستان گرگی و سگی کم کن تا مهر شبان بینی

7 شب یار همی‌گردد خشخاش مخور امشب بربند دهان از خور تا طعم دهان بینی

8 گویی که فلانی را ببرید ز من دشمن رو ترک فلانی گو تا بیست فلان بینی

9 اندیشه مکن الا از خالق اندیشه اندیشه جانان به کاندیشه نان بینی

10 با وسعت ارض الله بر حبس چه چفسیدی ز اندیشه گره کم زن تا شرح جنان بینی

11 خامش کن از این گفتن تا گفت بری باری از جان و جهان بگذر تا جان و جهان بینی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی

شاعر شعر همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی چه کسی است ؟

شاعر شعر همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی چیست ؟

قالب شعر همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی غزل است

مضمون اصلی شعر همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر