بیا که عید عرب از ادیب الممالک فراهانی غزل 80

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

بیا که عید عرب جفت شد به عید عجم

1 بیا که عید عرب جفت شد به عید عجم رسید لشکر نوروز واضحی از پی هم

2 دو روز فرخ توأم به یکدیگر گشتند چنانکه دولت و دین شد به یکدیگر توأم

3 لوای آل خلیل و درفش افریدون فراشتند به یک جا بر آسمان پرچم

4 ز استقامت این هردو آشکارا بین قوام دین عرب را ز شهریار عجم

5 نخفتم ای گل سیراب دوش تا به سحر ز جور گیتی و از ترکتاز لشکر غم

6 به گوشم آمد از آهنگ مؤذن سحری که ای ز دور جهان تن نژند و حال دژم

7 گرت شکنجه کند آسمان، مدار شکن ورت خماند پیکر، منه برابر و هم

8 بگیر باده و بر چرخ دل منه که نماند نه تاج بر سر کسری نه جام در کف جم

9 غمین مباش ز اوضاع روزگار و ببر پناه بر در سالار دین و کهف امم

10 خدایگان خراسان علی بن موسی جهان داد و دهش آسمان فضل و کرم

11 به آسمان و جهانش چسان کنم تشبیه سیاه باد ورق سربریده باد قلم

12 که آسمان بدرش ذره‌ای‌ست در بر مهر جهان به حضرت وی قطره‌ای برابر یم

عکس نوشته
کامنت
comment