-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیاد خاک درش گر چه ای سرشک دویدی بهیچ وجه بگرد مراد خود نرسیدی
2 بدیدن رخش ای دیده چند میل نمایی درین هوس بنما جز بلا چه فایده دیدی
3 دلا بعشق شدی چهره بارها بتو گفتم چنین مکن نشنیدی هزار طعنه شنیدی
4 غزال من ز تو بی وجه بود میل رقیبان تو آهویی عجب است این که از سکان نرمیدی
5 ترا چه شد که چنین بی جهت بتیغ تغافل علاقه که میان من و تو بود بریدی
6 اگر چه هست ترا همچو ما هزار بلاکش هزار شکر که ما را ز بهر جور گزیدی
7 نمی کشی قدم از رهگذار عشق فضولی بسی ملامت ازین رهگذر اگر چه کشیدی