بیا بیا که ز هجر تو کار دل از فیض کاشانی غزل 1045

فیض کاشانی

آثار فیض کاشانی

فیض کاشانی

بیا بیا که ز هجر تو کار دل زاریست

1 بیا بیا که ز هجر تو کار دل زاریست ز دست رفت دل و کار وقت دلداری است

2 به آستان تو مشکل توان رسید آری عروج بر فلک سروری به دشواری است

3 وصال او طلبیدن نه کار هر خامی است بسوز ای دل اگر با منت سریاری است

4 عبادت و ورع و زهد و علم می‏باید به وصل او نرسد هر که زین هنر عاری است

5 ولای آل پیمبر به قول ناید راست هزار نکته در این کار و بار دین‏داری است

6 بهر کجا که نسیمی وزد ز خاک درش چه جای دم زدن از نافه‏های تاتاری است

7 لقای او چه شود گر به خواب فیض آید زهی مراتب خوابی که به ز بیداری است‏

عکس نوشته
کامنت
comment