جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بیا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3075

غزل 3075 ام از 6329 غزلیات

بیا بیا که تو از نادرات ایامی

1 بیا بیا که تو از نادرات ایامی برادری پدری مادری دلارامی

2 به نام خوب تو مرده ز گور برخیزد گزاف نیست برادر چنین نکونامی

3 تو فضل و رحمت حقی که هر که در تو گریخت قبول می کنیش با کژی و با خامی

4 همی‌زیم به ستیزه و این هم از گولیست که تا مرا نکشی ای هوس نیارامی

5 به هیچ نقش نگنجی ولیک تقدیرا اگر به نقش درآیی عجب گل اندامی

6 گهی فراق نمایی و چاره آموزی گهی رسول فرستی و جان پیغامی

7 درون روزن دل چون فتاد شعله شمع بداند این دل شب رو که بر سر بامی

8 مرادم آنک شود سایه و آفتاب یکی که تا ز عشق نمایم تمام خوش کامی

9 محال جوی و محالم بدین گناه مرا قبول می‌نکند هیچ عالم و عامی

10 تو هم محال ننوشی و معتقد نشوی برو برو که مرید عقول و احلامی

11 اگر ز خسرو جان‌ها حلاوتی یابی محال هر دو جهان را چو من درآشامی

12 ور از طبیب طبیبان گوارشی یابی مکاشفی تو بخوان خدا نه اوهامی

13 برآ ز مشرق تبریز شمس دین بخرام که بر ممالک هر دو جهان چو بهرامی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیا بیا که تو از نادرات ایامی

شاعر شعر بیا بیا که تو از نادرات ایامی چه کسی است ؟

شاعر شعر بیا بیا که تو از نادرات ایامی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر بیا بیا که تو از نادرات ایامی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بیا بیا که تو از نادرات ایامی چیست ؟

قالب شعر بیا بیا که تو از نادرات ایامی غزل است

مضمون اصلی شعر بیا بیا که تو از نادرات ایامی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر